.
امید همه اسفندماه سردت
.
خرم آباد بگو راز دل رنجورت
خرم آباد بگو نای و نی سنتورت
.
خرم آباد نذار غصه درونت بتپد
خرم آباد نذار خواب درونت بکپد
.
خرم آباد ازین بند بلا بیرون آ
خرم آباد ازین محنت و غم بیرون آ
.
خرم آباد مپندار که ما مسروریم
خرم آباد برون آ که ما مستوریم
.
خرم آباد که همزاد دل و روح منی
خرم آباد پر از دار و درخت چمنی
.
خرم آباد که گشتی ز نظر بیگانه
خرم آباد که کردند تو را ویرانه
.
خرم آباد بگو مشکل پنهانت را
خرم آباد بگو زاری جانکاهت را
.
خرم آباد بگو رنج و غم مردم را
خرم آباد بگو دردسر مردم را
.
خرم آباد بزرگان تو بودند شهیر
خرم آباد جوانان تو هستند چو شیر
.
خرم آباد عزیزان تو مظلوم هستند
خرم آباد دلیران تو محروم هستند
.
خرم آباد چه مشروح کنم از دردت
چشم امید همه اسفندماه سردت
.
خرم آباد چو خواهی ز بلا …
چند سالی تو گردی رها …
ماه اسفند تو بی باکی کن …
تکیه بر خاکی تر از خاکی کن …